گهواره گربه

دست‌نوشته‌های یک مشاور المپیاد کهنه کار

گهواره گربه

دست‌نوشته‌های یک مشاور المپیاد کهنه کار

اینجا جایی است که آدمهای کمتری مرا می‌شناسند. پس از بالا و پایین های زندگی یک مشاور نیمه کارکشته برایتان می‌نویسم.

دوازدهم آبان نود و هشت

يكشنبه, ۱۲ آبان ۱۳۹۸، ۰۹:۳۴ ق.ظ

12 آبان 98

الان حدود پنج ماه می‌گذره که از مدرسه المپیاد دبیرستان علامه طباطبایی که بین همکارا به ادونس معروف شده، مهاجرت کردم به باشگاه المپیاد سلام. در سه سال گذشته دو تا مدرسه عوض کردم و این برای یک مسئول یا مشاور المپیاد کار جالبی نیست. همه جا هم با استفاده از ارتباطات و رفاقت‌هام رفتم و این باعث شده که توی محیط کار توقعات ازم خیلی بالا باشه.

احساس می‌کنم چیزی در من از دست رفته، چیزی که خیلی از انگیزه ها و حرکات فی‌البداهه‌ام را در من خشکانده. از خودم انتظار بیشتر از این ها را دارم و نگرانم. باید تغییراتی در فضای کاری‌ام ایجاد کنم. 

۹۸/۰۸/۱۲ موافقین ۰ مخالفین ۰
علی فلاحت

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی